یه آزمایش رو تونی رابینز تعریف می کرد. دو تا اتاق درست کردن. بعد دو تا سگ خوشحال رو درون هر یک از این اتاق ها قرار دادن. این اتاق ها رو جوری درست کرده بودن که حیوون خوشحالشون وقتی درونش قرار میگیره، با اتصال برق دچار شوک الکتریکی میشده. به هر حال. وقتی برق رو وصل میکنن این سگ ها سعی میکنن فرار کنن و بیان بیرون. منتها در یکی از اتاق ها بازه و یکی بسته. یعنی یکی از سگ ها هر کاری میکنه نمیتونه بره بیرون و کلی شوکی موکی میشه و نمیتونه دَر بِرِه. تو مرحله دوم آزمایش دوباره سگ ها رو وارد اتاق ها میکنن. دوباره برق رو وصل میکنن ولی با این تفاوت که این بار در هر دو اتاق بازه. یه اتفاق عجیب رخ میده. بسیار عجیب. اون سگی که بار اول تو اتاق گیر کرده بود این بار با وجود اینکه در اتاق بازه ولی با این حال تلاشی برای فرار کردن نمیکنه و میمونه شوک میخوره. بهش میگن Learned Helplessnes. یعنی من و شمایی که یکبار چیزی رو امتحان میکنیم و به نتیجه نمی رسیم belief ای رو تو ذهنمون شکل میدیم که دائم میگه "دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه. دیدی نشد؟ این بارَم نمیشه." حالا وقت انتخابه. هم میشه مثل اون سگه زندگی کرد یا مثل یه انسان. با شور زندگی کن.